محل تبلیغات شما

شمشیر ولایت



یکی از این روش‌ها استفاده از عکس و صحنه های رقت انگیز است. عکس زیر یک زن را نشان می‌دهد که در هر سه حادثه تروریستی طی سال‌های گذشته شرکت داشته است و عکس رسانه‌ها او را شکار کرده‌اند اما واقعیت چیز دیگری است و او قرار است نقش یک مادر دل‌خسته و زخمی را بازی کند تا مردم جامعه مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.

کاربران شبکه ای اجتماعی که این خانم را شناسایی کرده‌اند زیر این عکس‌ها نوشته‌اند:


دختری که در تصاویر محدود رسانه ای منتشر شده از سه حادثه تروریستی رسانه ای آمریکا همیشه حضور دارد و در حال گریه است …
- Sandy Hook Elementary School shooting (ایالت Connecticut ).
-Aurora shooting (ایالت Colorado).
-Boston Marathon bombings (ایالت Massachusetts ).

عجیب نیست!؟ اتفاقی است!؟ اگر اتفاقی نیست، چه نتیجه ای می‌توان گرفت!؟
بازهم دولت پلیسی آمریکا و پروژه های کنترل ذهن و کنترل جامعه‌اش و مردم بدبخت آمریکایی …!؟


منبع: نامه نیوز
برای انتخاب این خانم حتی چهره و زیبایی او و آرایش موهایش نیز مورد توجه قرار گرفته است.

امروز و تا این لحظه که این مطلب نوشته می شود، نتایج آراء انتخابات ریاست جمهوری حاکی از آن است که ، رییس ‏جمهور بعدی ایران است. هاشمی نیز امروز مصاحبه ای کرده است و گفته است: اگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران ذره‌ای ‏انصاف داشته باشند، باید بپذیرند که ایران دموکرات‌ترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبهه‌ای نمی‌توانند به آن وارد کنند.‏

بد نیست برگردیم به چهار سال قبل، روزهایی که هاشمی با سکوت بی معنایش هم خون به دل مردم کرد و هم خون به دل رهبر ‏انقلاب. همان روزهایی که همسر هاشمی گفت اگر رأی نیاورد، حتماً تقلب شده و مردم به خیابان ها بریزند. همین چهار ‏سال قبل بود که فرزندان هاشمی در میان تجمعات غیر قانونی حضور پیدا می کردند و بر علیه نظام اسلامی که توانسته بود ‏دموکراتیک ترین انتخابات را برگزار کند، حرف ها زدند و عمل ها کردند. همین چهار سال قبل بود که هاشمی در نمازجمعه ‏برخلاف منویات امام ای از وجود بحران در نظام گفت و . سکوت کرد.‏

باید از آقای هاشمی پرسید که آیا همین افرادی که امروز انتخابات را برگزار کردند، چهار سال پیش برگزار کننده انتخابات نبودند؟ ‏آیا همان ها نبودند که از سوی شما و فتنه گران محکوم بودند؟ چطور است آن سالی که نامزد مورد حمایت شما رأی نیاورد، اتهام ‏های گسترده به نظام و رهبر انقلاب وارد شد، ولی حالا که نامزد مورد حمایت شما رأی آورد انتخابات، دموکراتیک ترین ‏انتخابات دنیا شد؟
 

 
می دانیم در سال های پیش رو به علت احیای اشرافیت ی و بسته شدن دوباره حلقه مدیران، و همچنین رویکردهای ‏تکنوکراتیک و لیبرال دولت باید هم خون دل بخوریم و هم شاهد خون دل خوردن مردم و رهبری باشیم و هم شاهد بدتر شدن ‏معیشت مردم و رویکردهای ضدعدالتی در دولت کارگزارانی-اصلاحاتی» دوم و هم شاهد تشدید فشارهای دشمنان بر ما و محور ‏شرارت خطاب شدن و صادر شدن حکم جلب برای رییس جمهور و امثال اینها، اما دریغ از اینکه در مقابل انحرافات و مفاسد ‏از پا بایستیم

این مساله از آنجایی قابل توجه است که رسانه‌های خبری غربی و ضدایرانی در سال‌های اخیر بارها مدعی شده بودند که پس از فتنه سال 88 دیگر ملت ایران به نظام خود اعتماد ندارند و انتخابات ریاست جمهوری سرد و بی رونق خواهد بود؛ چیزی که رهبر انقلاب در شهریورماه همان سال 88 پاسخ آن را دادند: "ان‌‌‌شاءاللَّه خواهید دید در انتخابات آینده - که حالا دو سه سال دیگر است - همین مردم با وجود همین بازیگرى‌‌‌اى که مخالفان و دشمنان و غافلان و بى‌‌‌خبران داخلى کردند، یک حضور مستحکمِ قوى‌‌‌اى در انتخابات خواهند داشت - ۱۳۸۸/۶/۲۰"

اولین انتخابات پس از فتنه، انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که به مشارکت 65 درصدی، صحنه یک حضور گسترده مردمی بود و نسبت به دوره های پیشین رصد مشارکت داشت.

انتخابات روز گذشته هم حقیقتا یک "حماسه ی" بود و به فرموده رهبر انقلاب بار دیگر تایید کرد که "نظر دشمنان، هیچ‌گاه اهمیتی برای مردم ایران نداشته و ملت همیشه خودش تشخیص داده که به چه چیزی نیاز دارد و مصلحت کشور در چیست و بر همان اساس، نیز انتخاب کرده و خواهد کرد."92/03/24

IMG12080236
حجه الاسلام مصلحی : به گزارش صاحب نیوز به نقل از تسنیم، خبر دستگیری عبدالمالک ریگی تروریست مشهور وابسته به سیا که منتشر شد موجی از شادی میان مردم شکل گرفت و همه از اقدام وزارت اطلاعات تشکر کردند. اما بعدها مصلحی در همایش هادیان ی نیروهای مسلح گفت متاسفانه تنها به موضوع دستگیر ریگی پرداخته شده و کمتر به موفقیت بزرگ نظامی این عملیات توجه شده است.
مصلحی بخشی از این عملیات را اینگونه  توضیح داد:
از آنجایی که ما برای هماهنگی‌های این عملیات نمی‌توانستیم از تلفن استفاده کنیم مجبور شدیم تا از طریق پیغام رسانه با سرلشکر فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ارتباط برقرار کنیم که این امر نیم ساعت به طول انجامید.
مصلحی گفت: در این نیم ساعت خلبانان شجاع نیروی هوایی به پرواز درآمدند و نشاندن هواپیما حامل ریگی توسط آنها دارای یک پیغام بزرگ برای دشمن بود که هر چند ما کمتر در داخل به این موضوع پرداختیم اما آنها مقاله‌های فراوانی در این باره نوشتند. جلیلی با مسئولیت خود تصمیم گرفت جنگنده ها به هر قیمتی شده هواپیمای ریگی را فرود بیاورند. سرلشکر فیروز آبادی تصمیم جلیلی را به نیروی هوایی ابلاغ کرد

نظر علمای شیعه در رابطه با سحر چیست و چگونه می توان آنرا باطل کرد؟
پاسخ اجمالی

سحر عملی خارق العاده است که گاهى یک نوع چشم‏بندى و تردستى است، و گاه تنها جنبه روانى و خیالى و تلقینى دارد. و گاه با استفاده از خواص ناشناخته فیزیکى و شیمیایى بعضى از اجسام و عناصر و گاه از طریق کمک گرفتن از شیاطین انجام می گیرد. ساحران، افراد منحرف و دنیاپرستى هستند که اساس کارشان بر تحریف حقایق است و در اغلب موارد از توجه بیش از حد عده ای به خرافات و اوهام، سوء استفاده کرده و بساط خود را پهن می نمایند. بدیهی است که افزایش سطح آگاهی های مردم، بهترین راه برای مقابله با این گونه امور محسوب می گردد.

فقهاى اسلام به اتفاق می فرمایند یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است مگر این که برای ابطال سحر ساحران چاره ای از یادگیری آن نباشد، حتی گاهى به عنوان واجب کفایى مى‏بایست عده‏اى سحر را بیاموزند تا اگر مدعى دروغگویى خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند سحر و جادوى او را ابطال و دروغ او را فاش سازند.

خواندن آیات و دعاهایی برای از بین بردن سحر، در کتب و روایات توصیه شده است.

پاسخ تفصیلی

سحر از نظر قرآن به دو بخش تقسیم مى‏شود:

۱٫ آنجا که مقصود از آن فریفتن و تردستى و شعبده و چشم‏بندى است و حقیقتى ندارد چنان که مى‏خوانیم:” فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى”[۱]؛ ریسمانها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خیال مى‏شد که حرکت مى‏کنند؛ و در آیه دیگر آمده است” فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ”[۲] هنگامى که ریسمان‏ها را انداختند چشمهاى مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند، از این آیات روشن مى‏شود که سحر داراى حقیقتى نیست که بتوان در اشیاء تصرفى کند و اثرى بگذارد بلکه این تردستى و چشم بندى ساحران است که آن چنان جلوه مى‏دهد.

۲٫ از بعضى از آیات قرآن استفاده مى‏شود که بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى‏گذارد مانند آیه فوق که مى‏گوید آنها سحرهایى را فرا مى‏گرفتند که میان مرد و همسرش جدایى مى‏افکند فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ” یا تعبیر دیگرى که در آیات فوق بود که آنها چیزهایى را فرا مى‏گرفتند که مضر به حالشان بود و نافع نبود وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ”[۳]. ولى آیا تاثیر سحر فقط جنبه روانى دارد و یا این که اثر جسمانى و خارجى‏ هم ممکن است داشته باشد؟ در آیات بالا اشاره‏اى به آن نشده، لذا بعضى معتقدند اثر سحر تنها در جنبه‏هاى روانى است[۴] . [۵]

به هر حال در یک جمع بندی می توان گفت: سحر عملی خارق العاده است که آثارى از خود در وجود انسان ها به جا مى‏گذارد و گاهى یک نوع چشم‏بندى و تردستى است، و گاه تنها جنبه روانى و خیالى و تلقینى دارد، و گاه با استفاده از خواص ناشناخته فیزیکى و شیمیایى بعضى از اجسام و عناصر و گاه از طریق کمک گرفتن از شیاطین انجام می گیرد. البته ساحران، افراد منحرف و دنیاپرستى هستند که اساس کارشان بر تحریف حقایق است.

در عصر ما چون بسیارى از خواص اجسام و عناصر که در گذشته بر توده مردم، مخفى بود، آشکار شده است، و حتى کتاب هایى در زمینه آثار اعجاب‏انگیز موجودات مختلف نوشته ‏شده است، واقعیت قسمت زیادى از سحرهاى ساحران روشن شده و در موارد زیادی این حربه از دست ساحران گرفته شده است. (مثل روشن شدن خواص شمیایی عناصر و یا بعضی خواص نور) اما در هر حال، سحر چیزى نیست که بتوان وجود آن را انکار کرد و همه صورت های آن را به خرافات نسبت داد، بعضی از صورت های آن هم اکنون رواج دارد و هنوز واقعیت آن شناخته نشده است مثل کارهایی که مرتاضان هندی انجام می دهند.[۶]

از نظر اسلام در بسیاری از موارد‏، سحر باعث گمراه ساختن مردم و تحریف حقایق و متزل ساختن پایه های اعتقادات افراد ساده ذهن می شود. در احادیثى که از پیشوایان بزرگ اسلام به ما رسیده است سحر به شدت مذمت و از آن نهی شده است، از جمله این که:

حضرت على )ع( مى‏فرماید: ” کسى که سحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است، و رابطه او با خداوند به کلى قطع مى‏شود …”.[۷]

پس از نظر اسلام، انجام، تعلیم ، تعلم و تکسب به سحر، ممنوع و حرام[۸] و از گناهان کبیره است و در بعضی از روایات، تعلیم و تعلم سحر را موجب کفر شمرده اند.

فقهاى اسلام به اتفاق می فرمایند یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است. اما چنانچه ابطال سحر در یادگیری آن منحصر گردد تعلم آن اشکالى ندارد، بلکه گاهى به عنوان واجب کفایى مى‏بایست عده‏اى سحر را بیاموزند تا اگر مدعى دروغگویى خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند سحر و جادوى او را ابطال نمایند، و دروغ مدعى را فاش سازند.

دلیل این استثناء حدیثى است که از امام صادق (ع)نقل شده، در این حدیث مى‏خوانیم: یکى از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد مى‏گرفت خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مى‏گرفتم، خرج زندگى من نیز از همین راه تامین مى‏شد، و با همان در آمد، حج خانه خدا را انجام داده‏ام، ولى اکنون آن را ترک و توبه کرده‏ام، آیا براى من راه نجاتى هست؟

امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: عقده سحر را بگشا، ولى گره جادوگرى مزن”.

از این حدیث استفاده مى‏شود که براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل آن بى اشکال است[۹]. همچنین در موارد دیگری اسلام یادگیری سحر را جایز دانسته است از جمله:

۱٫ فرا گرفتن سحر برای از بین بردن آثار سحر از کسانی که از سحر آسیب دیده­اند .

۲٫ برای باطل کردن ادعای مدعیان دروغین نبوت.

۳٫ یاد گرفتن آن به منظور از بین سحر ساحران.

در بعضی از کتب[۱۰] و روایات برای از بین بردن سحر خواندن آیات و دعاهایی توصیه شده است. ما از باب نمونه به چند مورد اشاره می کنیم:

۱٫ محمد بن عیسى گوید از حضرت رضا (ع) در باره سحر پرسیدم حضرت فرمود: سحر واقعیت دارد و به اذن خدا اثر مى‏کند هر گاه ترا سحر کردند دستت را تا مقابل صورتت بالا ببر و این دعا را بخوان: باسم الله العظیم باسم الله العظیم رب العرش العظیم الا ذهبت و انقرضت”.

۲٫ ابن عباس گوید: لبید یهودى پیغمبر(ص) را سحر کرد، و سحر را در چاه بنى زریق انداخت حضرت بیمار شد، در حالى که حضرت به خواب بود دو فرشته آمدند، یکى از آن دو کنار سر حضرت و دیگرى پهلوى پاى او نشست و به ایشان خبر دادند، که شما را سحر کرده‏ و سحر را در زیر پوست نهاده و در زیر سنگى در چاه زروان گذارده‏اند پیغمبر (ص) على (ع) و زبیر و عمار را فرستاد تا آب چاه را کشیدند و سنگ را برداشتند و جف را در آوردند و دیدند که در آن مقداری مو است با دندانه‏هائى از شانه که ۱۱ گره با سوزن بر آن زده‏اند، در این موقع معوّذتین آمد هر گرهى را که می گشودند آیه‏اى از آنها را می خواندند، حضرت احساس سبکى کرد و برخاست گویا از قید و زنجیر آزاد شده است، و جبرئیل می گفت: بسم الله ارقیک من کل شی‏ء یؤذیک من حاسد و عین و الله یشفیک”.

۳٫ فردی که سحر شده آیات: قالَ مُوسى‏ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ، وَ یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ”‏[۱۱] و وَ أَوْحَیْنا إِلى‏ مُوسى‏ أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ، فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ، فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ”.[۱۲] را همیشه همراه خود داشته باشد.

۴٫ این آیه را هفت بار بر سحر شده بخوانند: سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یَصِلُونَ إِلَیْکُما بِآیاتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ”[۱۳].[۱۴] پس به طور کلی باید از شر سحر ساحران به خدا پناه برد.

از مجموع آنچه گفته شد روشن گردید که برای از بین بردن سحر می توان به یادگیری سحر پرداخت اما باید توجه داشت که اغلب مواردی که مردم آن را سحر می پندارند ناشی از توجه بیش از حد عده ای به خرافات و اوهام و سوء استفاده عده سودجوی دیگر، از شرایط فراهم آمده است در حالی که از سحر اطلاعی ندارند علاوه لااقل بخشی از سحر، با تصرف در خیال انسان انجام می پذیرد و همان طوری که در جریان ساحران و حضرت موسی (ع) اتفاق افتاد، در این گونه موارد با بالا رفتن سطح اعتقادات و آگاهی های مردم، عملا این گونه سحرها کارائی نخواهند داشت. در هر صورت اگر واقعا سحری روی دهد، برای نجات از آن می توان از دعا و آنچه در روایات آمده است بهره برد و اگر راه رهایی به استفاده از سحر منحصر گردد، استفاده از سحر برای ابطال سحر هم جایز است. البته تعلم سحر برای افرادی جایز خواهد بود که اطمینانی به عدم انحراف آنان وجود داشته باشد یعنی یادگیری با قیود و شرایطی جایز است.

[۱]  طه، ۶۶٫

[۲]  اعراف، ۱۱۶٫

[۳]  بقره ، ۱۰۲٫

[۴]  علامه در المیزان می فرماید: سحر یک نوع تصرف در حاسه انسان است، بطورى که حاسه بیننده چیزهایى را ببیند و یا بشنود که حقیقت نداشته باشد. (ترجمه المیزان، ج‏۸، ص: ۲۷۵)؛ یکى از اقسام آن تصرف در خیال مردم است، که آن را سحر دیدگان می نامند، و این فن از تمامى فنون سحر مسلم‏تر و صادق‏تر است. (ترجمه المیزان، ج‏۱، ص: ۳۶۸).

[۵]  تفسیر نمونه، ج‏۱، ص: ۳۷۹

[۶]  تفسیر نمونه، ج‏۱۳، ص: ۲۴۱٫

[۷]  وسائل الشیعه باب ۲۵ من ابواب ما یکتسب به حدیث ۷٫ ” من تعلم شیئا من السحر قلیلا او کثیرا فقد کفر و کان آخر عهده بربه …” تفسیر نمونه، ج‏۱، ص: ۳۸۰٫

[۸]  نک: تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۹۸ ، مسئله ۱۶٫

[۹]  نک: کتاب المکاسب (للشیخ الأنصاری، ط-الحدیثة)، ج‏۱، ص: ۲۷۰- ۲۷۴٫

[۱۰]  و نیز در حواشی مفاتیح الجنان تحت عنوان تعویذ ابطال سحر بیان شده است .

[۱۱]  یونس،۸۱و۸۲٫

[۱۲]  اعراف،۱۱۷و۱۱۸و۱۱۹٫

[۱۳]  قصص، ۳۵ .

[۱۴]  رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ترجمه میر باقرى، ج‏۲، ص: ۳۲۶ و ۳۲۷ و۳۲۸ و ۳۲۹٫

منبع:اسلام کوئست


نصب قاب عكس در منزل یا در اتاق كار نمایش یك تعلق است. عكسی كه بر دیوار نصب می‌شود، عكسی كه در چهار گوشه یك قاب جا می‌گیرید و بر طاقچه‌ اتاقی نصب می‌شود، حكایت از یك عاطفه دارد.

همواره پشت سر رهبر انقلاب، عكس امام خمینی رحمه‌الله و گاهی پرچم ایران وجود دارد اما چهاردهم شهریور سال ۹۱ كه اعضای شورای عالی حوزه علمیه قم با رهبر انقلاب دیداری داشتند، قاب عكسی روی قفسه‌ی گوشه‌ی اتاق قرار داشت كه در تصاویر منتشر شده جزئیات آن معلوم نبود. آن عكس را از نزدیك كه ببینید سید جلیل‌القدری به نماز جماعت ایستاده است؛ عكسی قدیمی از امام جماعتی كه در حال قنوت است: آیت‌الله‌العظمی سید عبدالحسین لاری.

عالم مجاهدی كه از شاگردان مبرز میرزای شیرازی و یكی از پرچمداران مبارزه با استعمار بریتانیا بود. همان كسی كه در روزگار اشغال خشن و ظالمانه‌ی فارس و بوشهر، توسط نظامیان و تمداران انگلیسی، پرچم جهاد و مبارزه‌ی با اشغالگران را برافراشت و اولین نمونه‌ی كوچك ولی پر معنا از حكومت اسلامی را در این خطه تشكیل داد.

رهبر معظم انقلاب در لابه لای كلمات‌‌شان هرجا به مناسبتی اسمی از ایشان به میان آمده، همواره با بزرگی و عظمت از آیت‌الله سیدعبدالحسین لاری» نام می‌برند. ایشان در جایی فرموده‌اند: مرحوم آقاسید عبدالحسین در نوع خودشان، یك بی‌نظیرند؛ یعنی بنده شبیه ایشان را در بین ون برجسته‌ی دوره‌های خودمان سراغ ندارم! آن جنبه‌ی علمی ایشان و آن جنبه‌ی آگاهی فكری و ی ایشان است. از جنبه‌ی علمی هم ایشان جهاد و تشكیل حكومت و سكه و تمبر و از این كارها داشتند. این‌ها چیزهایی‌ است كه من نظیرش را تا زمان خودمان -یعنی تا زمان امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه- واقعا در هیچ كس سراغ ندارم؛ با این عظمت مقام و شموخ آن مرتبه علمی و ی و فرهنگی و آگاهی و شجاعت.»

این مرجع عظیم‌القدر علاوه بر اعلام حكم جهاد در برابر استعمار پیر، در برابر زمینه‌های استعلای اقتصادی و در پاسخ به استفتائی پاسخ داده بود: امروز آنچه از پول بلاد اسلامیه به بلاد خارجی می‌رود اعانت به اعداء دین و استعداد كفار استبرای ریختن خون اسلام و مسلمین؛ {پس} حرام است.»

این قاب عكس كه هدیه‌ی یكی از نوادگان آیت‌الله لاری به رهبر انقلاب است، هنوز هم در همان اتاق و روی همان قفسه قرار دارد


 چند سال پیش در همین روزها برای محکوم کردن فتنه گران و هلهله کنان عاشورا فهمیدم تعدادی از مردم شهرمان قصد راهپیمائی دارند به محل تجمع رسیدم دیدم تعدادی جمع شده اند  یک وانت بار پیکان بدون باربند هم ایستاده و آمپلی فایری را آورده اند  حتی درست نمی توانستند نصبش کنند

ولی بالاخره صدایش در آمد

حالا بود که دنبال کسی می گشتند که شعار ها را بخواند

اما نه شعاری بود و نه فردی که اینکار را بکند

این بود که بنده برای اولین بار دست بکار شدم

میکروفن را گرفتم و شروع کردم تکبیر گفتن و بعد آرام آرام مرگ بر منافق و.

آهسته آهسته دیدم شعار هایم دارد خیلی تکراری می شود این بود که از گوشه و کنار افراد می آمدند و شعاری یاد من می دادند  من در حین راه رفتن و شعار دادن آنها را هر چند با خط خوردگی زیاد یادداشت می کردم

لعن علی عدوک یا حسین        و خاتمی و میر حسین

قسم به اسم حسین      می کشیمت میر حسین

و

خلاصه دیدم مردم شعارهای اینجوری را بیشتر از شعارهای تکراری راهپیمایی های مناسبتها دوست دارند و بلند تر و با هیجان بیشتر می گویند و اصرار دارند بیشتر تکرار شود

هر گاه که می دیدند شعارها دارد "مرگ بر منافق می شود" خودشان آن شعارهای ویژه می دهند و کاری به بلند گو ندارند

این بود خاطره بنده از مردمی ترین و پرشور ترین راهپیمایی شهر ما که سالها بود این جمعیت را به خود ندیده بود

آری کلیت چهره ها هم جالب بود از همه سلیقه ها و اقشار در آن دیده می شد

همه سعی داشتند نقش فعال داشته باشند و خمودی و آرامش گویی از جمع . ساعاتی رخت بر بسته بود

چرا که دیدند نظام ولایی و علوی و حسینی در خطر است

و بمانند بمب اتم فتنه را بکلی نابود کردند

بله بمب اتم ایران این مردم همیشه در صحنه است

و وعده خداوند که ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم

و ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

و پیام نهایی 9 دی مردم ایران این است : 

مهدی زهرا در انتظارم      تاتو را دارم غمی ندارم

ستاره ی شبم تویی تو       ذکر خوش لبم تویی تو

ای بگو بمیرم         به عشق کربلا اسیرم

الهم عجل لولیک الفرج و.

یا علی

سرباز جان برکف


مباحث ی مربوط بهانتخابات پیش رو، از مدت ها پیش شروع شده است. از جمله این مباحث، چگونگیورود جریان فتنه در انتخابات است. دراین خصوص دیدگاه های متفاوتی وجوددارد.گروهی كه خود از عوامل اصلی و یا پشت صحنه فتنه هستند، بر این باورندكه .

اختصاصی بصیرت:هر چند تا انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری چندین ماه فاصله داریمولكن مباحث ی مربوط به انتخابات پیش رو، از مدت ها پیش شروع شده است.از جمله این مباحث، چگونگی ورود جریان فتنه در انتخابات است. دراین خصوصدیدگاه های متفاوتی وجود دارد. اهم این دیدگاه ها عبارتند از:


1-گروهی كه خود از عوامل اصلی و یا پشت صحنه فتنه هستند، بر اینباورند كه باید در انتخاباتی شركت كرد كه كاملاً آزاد باشد. تعریفی كه اینافراد از آزاد بودن انتخابات می كنند، بدین صورت است كه انتخابات آزاد،یعنی انتخاباتی كه و كروبی هم بتوانند در آن كاندیدا شوند و تمامیزندانیان ی نیز آزاد گردند. روشن است كه این افراد نه تنها اعتقادی بهفتنه ندارند، بلكه خود را مظلوم دانسته و در موضع طلبكار قرار می گیرند.دلیل اتخاذ چنین موضعی از سوی افرادی چون خوئینی ها روشن است. او،خود می گوید كه ما بودیم به گفتیم چنین و چنان كن. این ما بودیم كههواداران را به اردوكشی خیابانی فراخوان كردیم حالا چگونه از آنها برائتبجوییم؟! به نظر می رسد تكلیف این جریان از نظر قانون و مردم روشن باشد.باید در زمان مقتضی هر یك از این افراد پاسخگوی خیانت ها و جنایت هایی كهمرتكب شده اند، باشند.

2- گروه دوم كسانی هستند كه در زمره اصلاح طلبان بوده و لكن اینگونهمانند گروه اول شرط گذاری نمی كنند. این گروه خود به طیف های گوناگونیتقسیم می شوند و مواضع متفاوتی را اتخاذ می كنند. بدیهی است هر كس در دروناین طیف ها قصد حضور در عرصه انتخابات را داشته باشد، باید دارای دو ویژگیباشد:

الف- سابقه حضور در فتنه را نداشته باشد. كسانی كه فتنه به پا كردند ودر برابر نظام اسلامی به اردوكشی خیابانی پرداختند و به منافع ملی و امنیتملی ضربه زدند، صلاحیت ورود به این عرصه را برای همیشه از دست داده اند.توبه كردن اینها نیز مشكلی را از آنها برای این موضوع حل نمی كند. توبهبرای بازگشت به صحنه ت لازم و ضروری است، لكن برای ورود به عرصه رقابتها، صلاحیت هایی لازم است كه این افراد فاقد آن بوده و با توبه كردن نمیتوانند به آن صلاحیت ها برسند. افرادی چون خاتمی از این قبیل افراد هستند.خاتمی همراه فتنه گران، مشوق و موید آنان بود. اگر دیدگاه های حمایتیخاتمی از فتنه گرانی چون نبود، به احتمال قوی آنان تا این اندازه برمواضع غلط و نادرست و فتنه گرانه خود پافشاری نمی كردند.

ب- نسبت به فتنه و فتنه گران دارای موضع شفاف و صریح باشد. كسانیهستند كه دارای سابقه اصلاح طلبی می باشند و در جریان فتنه نیز همراه فتنهگران نبودند، لكن موضع شفاف و صریحی نسبت به فتنه و فتنه گران اتخاذنكردند. این افراد نیز نمی توانند در صحنه انتخابات حضور یابند. فتنه یكخیانت و جنایت بود و فتنه گران در مسیر براندازی نظام گام برداشتند، آیاكسی كه در زمان فتنه نسبت به فتنه گران موضع صریح و قاطع نگرفته، صلاحیتقرارگرفتن در جایگاه ریاست جمهوری را دارد؟ كسی كه اكنون می گوید اگرخاتمی بیاید! من كاندیدا نخواهم شد، همین نوع نگاه او به خاتمی نشان میدهد كه نسبت به فتنه و فتنه گران دارای چه موضعی است.

3- گروه سوم كسانی هستند كه جریان فتنه و جریان اصلاح طلب را معادل همتعریف كرده و می گویند هر كسی با سابقه اصلاح طلبی، فاقد صلاحیت شركت درانتخابات به صورت كاندیدا است. به نظر می رسد این نوع نگاه نیز محل سوالباشد. اصلاحات و جریان دوم خرداد، دارای فراز و فرود بوده است، بنابراینبه صرف اینكه فردی درگذشته، سابقه ای در این جبهه داشته، این سابقه برایفاقد صلاحیت بودن او كفایت نمی كند. مهم این است كه افراد نسبت به نظاماسلامی وفادار و نسبت به جریان های معاند، مخالف، برانداز و فتنه گر دارایمواضع صریح و شفاف باشند. افرادی كه شرایط سنگین اصل 115 قانون اساسی راداشته باشند و شورای نگهبان این شرایط را احراز كند، واجد صلاحیت خواهندبود. به هر حال مرجع نهایی احراز صلاحیت ها، شورای نگهبان است و همه جریانهای ی با هر سابقه و پیشینه ای باید این مرجعیت را قبول كنند.

منبع سایت بصیرت


Weird but true!!!!!!
حقایق حیرت آور 

History Mystery 
تاریخ مرموز


Have a history teacher explain this ----- if they can. 
از یک استاد تاریخ بخواهید این حقایق را شرح دهد



Abraham Lincoln was elected to Congress in 46. 
John F. Kennedy was elected to Congress in 1946. 

آبراهام لینکلن در سال 46 به سنا را یافت 
جان. اف. کندی در سال1946 به سنا راه یافت 

Abraham Lincoln was elected President in 60. 
John F. Kennedy was elected President in 1960. 

آبراهام لینکن در سال 60 به ریاست جمهوری انتخاب شد 
جان. اف. کندی در سال 1960 به ریاست جمهوری انتخاب شد

Both were particularly concerned with civil rights. 
Both wives lost their children while living in the White House. 

هر دو توجه خاص به حقوق بشر داشتند. 
همسر هر دو در زمان زندگی در کاخ سفید فرزندشان را ازدست دادند

Both Presidents were shot on a Friday. 
Both Presidents were shot in the head 

هر دو رئیس جمهور در روز جمعه ترور شدند 
تیر به سر هر دو رئیس جمهور اصابت کرد

Now it gets really weird.

حالا واقعاً حیرت آور می شود
Lincoln 's secretary was named Kennedy. 
Kennedy's Secretary was named Lincoln . 

اسم منشی لینکلن کندی بود 
اسم منشی کندی لینکلن بود 

Both were assassinated by Southerners. 
Both were succeeded by Southerners named Johnson.

هر دو توسط جنوبی ها ترور شدند 
جانشین هر دو یک جنوبی به نام جانسون بودند 
Andrew Johnson, who succeeded Lincoln, was born in 08. 
Lyndon Johnson, who succeeded Kennedy, was born in 1908. 

اندرو جانسون که جانشین لینکلن شد در سال 08 به دنیا آمده بود 
لیندن جانسون که جانشین کندی شد در سال 1908 به دنیا آمده بود 


 

John Wilkes Booth, who assassinated Lincoln, was born in 39


جان ویلکس بوتس که لینکلن را ترور کرد متولد 39 بود

Lee Harvey Oswald, who assassinated Kennedy, was born in1939. 

لی هاروی اسوالد که کندی را ترور کرد متولد ۱۹۳۹بود

Both assassins were known by their three names. 
Both names are composed of fifteen letters


هر دو تروریست دارای نام سه کلمه ای بودند

نام هر دو از 15 کلمه تشکیل شده بود 


Now hang on to your seat 

حالا محکم روی صندلی بنشینید 


Lincoln was shot at the theater named 'Ford'. 
Kennedy was shot in a car called 
' Lincoln ' made by 'Ford'. 


لینکلن در تآتری به نام فورد ترور شد

کندی در اتومبیلی به نام لینکلن ساخت کارخانه فورد ترورشد

 

Lincoln was shot in a theater and his assassin ran and hid in a warehouse.


لینکلن در تآتر ترور شد و قاتل  فرار کرد و در یک انبار مخفی شد

Kennedy was shot from a warehouse and his assassin ran and hid in a theater.


کندی از داخل یک انبار ترور شد و قاتل فرار کرد و در یک انبار مخفی شد

هر دو تروریست قبل از محاکمه ترور شدند


Booth and Oswald were assassinated before their trials

چه کسی می توانست اینها را تصور کند      

 

INCREDIBLE


باور نکردنی ست

1) Fold a NEW $20 bill in half.


1- یک اسکناس 20 دلاری را از وسط تا کنید


2) Fold again, taking care to fold it exactly as below


2- دوباره دقیقاً مطابق شکل زیر تا کنید

3) Fold the other end, exactly as before


۳- انتهای دیگر را نیز دقیقاً مثل قبل تا کنید 


4) Now, simply turn it over.


4- حالا اسکناس را برگردانید        

What a coincidence! A simple geometric fold creates a catastrophic premonition printed on all $20 bills!!! 

عجب تصادفی! یک تا کردن هندسی فجایع بزرگی را

روی اسکناس بیست دلاری ثبت کرده است

COINCIDENCE؟


تصادفی است؟ 

YOU DECIDE


خودتان تصمیم بگیرید 

As if that wasn't enough. 
Here is what you've seen


ظاهراً هنوز کافی نیست.

حالا دقت کنید چی می بینید 

Firstly The Pentagon on fire


اولاً پنتاگون در حال آتش سوزی        

Then The Twin Towers


بعد برجهای دوقلو

And now look at this


و حالا. به این نگاه کنید 

TRIPLE COINCIDENCE ON A SIMPL E $20 BILL


سه اتفاق روی یک بیست دلاری عادی 

Disaster (Pentagon)


فاجعه پنتاگون

Disaster ( Twin Towers )


فاجعه برجهای دوقلو

Disaster (Osama)???


فاجعه اوسامه؟؟؟

It gets even better 9 + 11 = $20!


جالب تر از هم اینکه 11+ 9 = 20 

Creepy huh? Send this to as many people as you can, cause


مو بر اندام آدم راست می شود. این مطلب را برای هر تعداد از دوستان خود بنویسید  

Hey, this is one history lesson most people probably will not mind reading! 

هی، این یک درس تاریخی است که اکثر مردم احتمالاً

زحمت خواندن آن را به خود نمی دهند


این است یک نمونه از برنامه چشم انداز ماسونی


آخرین جستجو ها

teselyri زیپ ایران سایت دانستنی ها و رفع نیازها عاشقانه سه لاو سه pringuardsese سایت تفریحی Socorro's style نسیم ظهور |مرجع مطالب مذهبی خوراك پاكیزه sturzutaleab